مباحث معرفت نفس-جلسه ششم
خلاصه نظر علامه طبا طبایی در مورد معرفت نفس ذیل ایه 105 سوره مائده :
1- از اینکه با ایه (علیکم انفسکم) مومنین را امر به پرداختن به نفس خود نموده
به خوبى فهميده مى شود كه راهى كه به سلوك آن امر فرموده همان نفس مؤمن است، زيرا
وقتى گفته مى شود زنهار راه را گم مكن، معنايش نگهدارى خود راه است نه جد ا نشدن از
راهروان . پس در اين جا هم كه مى فرمايد : زنهار كه نفس هايتان را از دست دهيد، معلوم
مي شود نفس ها همان راه هستند نه راهرو
پس اگر فرمود:
بر شما باد نفس تان، مقصود اين است كه شما ملازمت كنيد نفس خود را
از جهت اين كه نفس شما راه هدايت شما است، نه از جهت اين كه نفس يكى از رهروان راه
هدايت است، به عبارت ديگر اگر خداى تعالى مؤمنين را در مقام تحريك به حفظ راه هدايت
به ملازمت نفس خود امر مى كند، معلوم مى شود نفس مؤمن همان طريقى است كه بايد آن را
سلوك نمايد، بنا بر اين نفس مؤمن طريق و خط سيرى است كه منتهى به پروردگار مي شود،
نفس مؤمن راه هدايت اوست، راهى است كه او را به سعادتش مى رساند
. پس آيه ي مورد
بحث مطلبى را به طور روشن بيان كرده است كه آيات زيرين به اجمال به آن پرداخته اند
(هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! بپرهيزيد از عذاب خدا، و بايد كه هر كسى در انتظار پاداشى باشد كه خود براى فرداى خود پيش فرستاده و بپرهيزيد از عذاب خدا، به درستى خداوند با خبر است از آنچه كه مى كنيد و مانند كسانى نباشيد كه خد ا را فراموش كردند و خداوند به كيفر اين فراموشيشان نفس شان را از يادشان برد، ايشان همانا فاسقند)(سوره حشر ایه 18 و 19)
دستور مى دهد نفس را زير نظر گرفته و اعمال صالح او را كه سرمايه و توشه فرداى اوست
تحت مراقبت قرار دهند، زيرا براى نفس، امروز و فردايى است، و نفس هر آنى در حركت و
در طى مراتب است و منتهاى سيرش خداى سبحان است
بنا بر اين بر انسان لازم است كه اين
راه را ادامه داده و همواره به ياد خداى خود باشد و لحظه اى فراموشش نكند، چون خداى
سبحان غايت و هدف است، و انسان عاقل هدف را از ياد نم ى برد، زير ا مى داند كه فراموش
كردن هدف باعث از ياد بردن راه است.روى اين حساب اگر كسى خداى خود را فراموش كند خود را هم فراموش كرده و در نتيجه براى روز واپسين خود زاد و توشه اى كه مايه زندگيش باشد نيندوخته است، و اين همان هلاكت است
ادامه دارد...
نظرات شما عزیزان: